سید محمدسید محمد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

سـیـد مـحـمـد،عشق بابا و مامان

اولین ملاقات من و پسرم....

ساعت حدود یازده و سی دقیقه ششم اسفند سال نود   سرپرستار قسمت نوزادان (با صدایی بلند از انتهای راهرو):  پدر این نوزاد کیه  ؟؟ من هم که درگیر استرس بودم و تازه خودم رو پیدا کرده بودم و چشم انتظار آوردن مامان سید محمد به بخش بودیم با چهره ای درهم و عرق کرده : خانم من پدر این نوزاد هستم بفرمایید . سرپرستار : چند تا نکته میگم خوب گوش کن من : چشم خانم...بفرمایید ایشون توضیحاتی در مورد کارت واکسن و بهداشت و دریافت شناسنامه و غیره دادن که درهمین حال سید محمد چهل و پنج دقیقه ای رو آوردن همون اتاق که من بودم و لبخندی بر لبانم نشست..گرچه زیاد طول نکشید. این اولین ملاقات من و پسرم بود ...... گذاشتن ...
30 اسفند 1391

حرف اول....

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و روز خوش به توصیه یکی از آشنایان عزیز به نی نی وبلاگ اومدم تا در این دنیای متفاوت هم حضوری داشته باشم حضوری شیرین از طرف سید محمد ، پسر عزیزم... با تاخیر از این مدت که گذشته مینویسم تا به امید خدا این سایت رو به روز کنم انشاءالله ... از اینکه من رو همراهی خواهید کرد ممنونم ... ...
30 اسفند 1391

روز موعود ...

  خدایا ! بر ما ببخش ذریه ای پاک ؛ که همانا تو شنونده دعا هستی ...   بالاخره انتظار به پایان رسید... با همه خوشی ها و نا خوشی ها و استرس و اضطراب و شوق و اشتیاق ..... ششم اسفند سال هزار و سیصد و نود...... ساعت ده و نیم صبح روز شنبه آقا سید محمد ، قدم پر خیر و برکت خودش رو به دنیای هستی گذاشت ....                                              پسر عزیزم ، خوش آمدی ...      ...
30 اسفند 1391